English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 272 (7843 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
melt U مخلوط کردن
melts U مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
mixing U مخلوط کردن
admix U مخلوط کردن
commix U مخلوط کردن
confect U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
mell U مخلوط کردن
syncrasy U مخلوط کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
temper U مخلوط کردن مزاج
tempered U مخلوط کردن مزاج
tempers U مخلوط کردن مزاج
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
burden U مخلوط کردن بار
burdens U مخلوط کردن بار
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
blend U مخلوط کردن رقیق کردن
blends U مخلوط کردن رقیق کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
blender U ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders U ماشین مخصوص مخلوط کردن
mix U امیختن مخلوط کردن
mix U مخلوط کردن ترکیب
mixes U امیختن مخلوط کردن
mixes U مخلوط کردن ترکیب
blunder U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundered U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunders U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
shuffle U بهم مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
shuffles U بهم مخلوط کردن
shuffling U بهم مخلوط کردن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
commingle U بهم مخلوط کردن
cross loading U مخلوط کردن بارها
etherize U بااتر مخلوط کردن
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
ming U ذکر کردن مخلوط کردن
platinize U با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
premix U قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
souse U با ترشی مخلوط کردن
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
Other Matches
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
blent U مخلوط شد
blenders U مخلوط کن
mixer U مخلوط کن
hash U مخلوط
blends U مخلوط
mixed U مخلوط
admixtion U مخلوط
blender U مخلوط کن
admixture U مخلوط
confused U مخلوط
compost U مخلوط
blend U مخلوط
mixers U مخلوط کن
composite U مخلوط
mixture U مخلوط
mixtures U مخلوط
blending U مخلوط
macedoine U مخلوط
staffs U مخلوط سیمان و گچ
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
unscourced wool U پشم مخلوط
unadulterated U مخلوط نشده
cryogen U مخلوط سرمازا
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
staff U مخلوط سیمان و گچ
staffed U مخلوط سیمان و گچ
mixed crystal U کریستال مخلوط
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
rich mix U مخلوط پر مایه
solid solution U کریستال مخلوط
homogeneous mixture U مخلوط همگن
powder mixer U گرد مخلوط کن
mix U مخلوط ترکیبی
mix U امیزه مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
lean mixture U مخلوط رقیق
melange U مخلوط امیختگی
mixed gas U گاز مخلوط
mixture control U کنترل مخلوط
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
hot mixer U مخلوط کننده
immiscible U مخلوط نشدنی
intercarrier beat U زنه مخلوط
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
ternary mixture U مخلوط سه تایی
mixes U مخلوط ترکیبی
terpenoid U مخلوط باترپن
miscible U مخلوط شدنی
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
gas mixture U مخلوط گاز
blent U مخلوط کرد
porridge U چیز مخلوط
mixture U بتن مخلوط کن
mixtures U بتن مخلوط کن
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
mixers U مخلوط کننده
blends U مخلوط امیختگی
weak mixture U مخلوط ضعیف
laudanum U مخلوط افیون
blend U مخلوط امیختگی
mixes U امیزه مخلوط
concrete mix U مخلوط بتن
mixer U مخلوط کننده
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
creole U دارای نژاد مخلوط
creoles U دارای نژاد مخلوط
harshest U مخلوط بتن سفت
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
modulator U لامپ مخلوط کننده
organic silt U مخلوط بامواد الی
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
dry blending U مخلوط سازی خشک
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
unalloyed U غیر مخلوط خالص
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
harsher U مخلوط بتن سفت
batches U اندازه مخلوط بتن
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
harsh U مخلوط بتن سفت
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
batch U اندازه مخلوط بتن
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
milk shake U مخلوط شیر وشربت وبستنی
terpenic U ترپن دار مخلوط باترپن
mortar mill U مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
mixed highs U بسامدهای زیاد مخلوط شده
milk punch U مشروبات مخلوط با شیر وقند
modulator U طبقه مخلوط کننده مدولاتور
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
milk-shake U مخلوط شیر وشربت وبستنی
floated U بستنی مخلوط با شربت وغیره
gas ligther U اتش زنه مخلوط گاز
concrete mixer U بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
gannister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
ganister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
pops U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
potpourri U تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourris U تنوع مخلوط درهم وبرهم
floats U بستنی مخلوط با شربت وغیره
cement mixer U بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
random mixed U مخلوط شدن به طور شانسی
thermit welding U جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
thermit U مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
hybrida U گیاه یاجانور دورگه مخلوط
hot metal mixre U مخلوط کننده اهن خام
milk-shakes U مخلوط شیر وشربت وبستنی
float U بستنی مخلوط با شربت وغیره
scrambled eggs U نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
wassail U ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
ratafia U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafee U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
eggnog U مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
toddy U عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
ready-mix truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
daiquiri U مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
toddies U عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
salis bury steak U خوراک گوشت گاو مخلوط باتخم مرغ وشیر
cement truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
nogg U زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
cotton-wool yarn U نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
transit-truck mixer U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
briquette U خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
inserted grouping U میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
igniter U ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
flechette U پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
nog U میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
nitro U مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
fudge U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
streams U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
multiplex U دستگاه پرژکتوری که چند عکس راروی هم مخلوط میکندوسیله چند چانلی
bell conveyor U دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
audio mixer U میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
abram's law U این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
aerosol U گاز پخش شونده در هوا مخلوط گاز و هوا
aerosols U گاز پخش شونده در هوا مخلوط گاز و هوا
jute fiber U [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com